ابر شلوارپوشم
ناما جعفری:همین روزها
بود که ولادیمیر ولادیمیروویچ مایاکوفسکی از درون جنین صدا زد"ابری شلوارپوش
می شوم" و بعد برای معشوقش "لیلی بریک" می خواند:
انگار/خودم نیستم/انگار/در درونم/کسی دیگر/می زند
دست/می زند پا الو!/مامان؟/مامان!/پسرت مریض شده !/پسرت/بهترین مریضی دنیا را
گرفته/مامان!/قلب پسرت گُر گرفته/مامان!/بگو به خواهرها/به لودا/به اولگا/بگو
پسرت/برادرشان/در به در شده/هر کلامی/می جهد بیرون/از دهان سوخته اش/رانده است و
مطرود.
آن وقت هفت تیرش
را برداشت و در سال ۱۹۳۰ به ضرب گلوله در پی بن بستی عاطفی و نیز ممنوعالخروج
بودنش از خاک شوروی کثیف،شوروی بزرگ کثیف،خودکشی کرد. وی پیش از مرگ بر برگهای
نگاشت: "برای
همه... میمیرم...". جسد
مایاکوفسکی در گورستان بزرگان انقلاب دفن گردید. وی در شوروی بزرگترین شاعر دورهٔ
انقلابی لقب گرفته بود
نظرات