انجیلی بودم که متی/ روایتم می کرد
ناما جعفری:انجیلی بودم که متی/روایتم می کرد/هرشب در اوستیا در نزدیکی رم، به روسپی پسر جوانی به نام جوزپه پلوسی تجاوزمی کردم/روی کمرش یادداشتهایی برای یک اورستی آفریقایی می نوشتم/وقتی او را میان گل های کاغذی رها می کردم/انگار درهند بودیم و کنار گوشش/حکایتهای کانتبوری را جا می گذاشتم/او نمی دانست در هفتم می ۱۹۷۵توسط سه نفر با لهجه ی جنوبی که من را یک "کمونیست کثیف" می نامیدند/به قتل خواهم رسید.
این را زمانی برای پیرپائولو پازولینی نوشتم که در داستان ها عشقی هزار ویک شبش گم شده بودم.
"پازولینی" آرام آرام سبک فیلم سازی منحصر به فردی را برای خود به وجود آورد او سال ها با فیلم های خود مخالفان خود را می افزود و روز به روز تعدادی که به تیغ انتقاد تند "پازولینی" در فیلم های او گرفتار می شدند بیشتر می شوند و از گونه های مختلف از کلیسا تا مردم عادی از تیغ تیز انتقاد او در امان نبودند، او موضوع فیلم های خود را در بتن جامعه می یافت و از آن داستانی برجسته می ساخت او برای این گونه تفکر فیلم سازی خود بارها و بارها تهدید به مرگ شد اما هرگز پا پس نکشید او در سال 1975 برای همین افکار اش به طرز فجیعی به قتل رسید او همچنان یکی از بهترین های سینمای جهان است و هرگز نمی توان نام سینمای برجسته جهان را آورد و نام او را نادیده گرفت.
از فیلم های برجسته و شاخص "پازولینی" میتوان به موارد زیادی اشاره کرد از جمله:
Mamma Roma 1962
The Gospel According To St. Matthew 1964
Edipo Re 1967
Pigpen 1969
Medea 1969
The Decameron 1971
The Canterbury Tales 1972
Arabian Nights 1974
Salo 1975
"سالو"
آخرین فیلمی است که " پیر پائولو پازولینی" می سازد.در هفتم می ۲۰۰۵، پلوسی ادعاهای خود را پس گرفت و اعلام نمود که پازولینی
توسط سه نفر با لهجه ی جنوبی که او را یک "کمونیست کثیف" می نامیدند به قتل
رسیده است. همچنین وی اعلام کرد خانواده اش مورد تهدید قرار گرفته
بودند.طی بررسی های بیشتر در سال ۲۰۰۵ و بر طبق شهادت دوستش سرجیو کیتی
مشخص شد قاتلین که پیشتر حلقه هایی از فیلم سالو را دزدیده بودند با
پازولینی در محل مورد نظر قرار گذاشته بودند تا آن را پس دهند که این
ملاقات به مرگ وحشتناک وی ختم شد.Edipo Re 1967
Pigpen 1969
Medea 1969
The Decameron 1971
The Canterbury Tales 1972
Arabian Nights 1974
Salo 1975
"پازولینی" بخشی از فیلم " شب های عربی" را در ایران ساخته است 1974، از مناطق کویری ایران و استفاده خوب از معماری آن .پازولینی با جسارت بسیار نقاط تاریک انسان و مذهب را به تصویر می کشید او هرگز از برهنه نشان دادن انسان نه هراسید اما نه برای جلب تماشاچی بلکه برای نشان دادن واقعیت آن هم واقعیتی که گاه تماشاچی را دور می کند.او هرگز از انتقاد نسبت به روحانیت وکلیسا وحشت نداشت در فیلم های او گاه دین ستیزی غریبی مشاهده می شود و می توان آگاهی دادن و کمک کردن به انسان را برای فرار از محدود کرد خود توسط دین را در کارهای او مشاهده کرد او اعتقاد غریبی به آزادی انسان دارد که بارها و بارها آن را در فیلم های خود نشان داده است و هر گونه محدودیتی را به هر نامی برای انسان نمی پذیرد.
"پیر پائولو پازولینی" فیلم سازی که من به شدت فیلم های او را پیشنهاد میکنم که دوست داران سینما ببیند.
برای بازنشر کاغذیِ یادداشتهای وبلاگم، یه اجازه کوچیک، و بازنشر الکترونیکی ِ بی لینک کار خوبی نیست.