هنر اعتراضی: صدای خشم و بغض یک ملت





ناما جعفری



هنر اعتراضی، روح سرکش خلاقیت است که در برابر بی‌عدالتی، ستم و سکوت فریاد می‌زند. این هنر، در هر شکل و قالبی، باید رخنه کند، مرزها را بشکند و اعتراض را چون نشانی بر پیشانی جامعه حک کند. هنری که از اعتراض تهی باشد، هنری اخته و بی‌جان است. هنر اعتراضی نه‌تنها زیبایی می‌آفریند، بلکه زخم‌های جامعه را عریان می‌کند و صدای کسانی را که خاموش شده‌اند، به گوش جهان می‌رساند.
ریشه‌های هنر اعتراضی در تاریخ بشری عمیق است؛ از دیوارنگاره‌های انقلاب‌ها تا پوسترهای ضدجنگ و گرافیتی‌های بنکسی که نظام‌های قدرت را به سخره می‌گیرند. در ایران، این هنر در شعر، موسیقی، نقاشی و پرفورمنس‌های خیابانی تجلی یافته و همواره بازتابی از درد و آرمان‌های مردم بوده است. اما این هنر، هزینه دارد. هنرمندانش با سانسور، تهدید و حتی مرگ روبه‌رو می‌شوند، چرا که آثارشان ساختارهای قدرت را به لرزه درمی‌آورد.
هنوز با شنیدن فایل صوتی فرزاد کمانگر، معلم مبارزی که اعدام شد، بغض گلویمان را می‌فشارد. هنوز با دیدن تصاویر محمد مختاری، شاعر آزادی‌خواه، اشک در چشمانمان حلقه می‌زند. هنوز فیلم کشته شدن ندا آقاسلطان، نماد مظلومیت یک جنبش، قلبمان را می‌خراشد. این بغض‌ها، این شرمندگی که چرا نتوانستیم اعتراض را به خیابان‌ها بکشانیم، زخمی است که هر ایرانی در دل دارد. همه تهدید شدیم، همه ترسیدیم، و گاهی فکر می‌کنیم بدترین جای زمین به دنیا آمده‌ایم.
اما هنر اعتراضی تسلیم نمی‌شود. دیشب، در کنسرت راجر واترز از پینک فلوید در استانبول، نام و تصویر فرزاد کمانگر و دیگر کشته‌شدگان ایرانی بر دیوارهای صحنه نقش بست. اشتباهاً تصویر احسان فتاحیان، که در ۲۰ آبان ۸۸ در سنندج اعدام شد، نمایش داده شد، اما پیام همان بود: یادآوری مظلومیت و مقاومت. وقتی عکس ندا آقاسلطان روی دیوار آمد، استادیوم از فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» منفجر شد. نیمی از دیوار پر بود از چهره‌های ایرانی؛ چهره‌هایی که هر کدام داستانی از سرکوب و مبارزه را فریاد می‌زدند. این پرفورمنس، یکی از تأثیرگذارترین لحظات زندگی بود، لحظه‌ای که هنر و اعتراض در هم آمیختند و جهانی را به خروش آوردند.
اگر دویست کشور را در نظر بگیریم، سهم هر کشور از تصاویر دیوار راجر واترز شاید پنج عکس باشد، اما ایران، با این حجم از درد و مبارزه، نیمی از دیوار را به خود اختصاص داد. این، سیاست جذب مخاطب نیست؛ این، قدرت هنر اعتراضی است که حتی گروهی قدیمی مانند پینک فلوید را به بلندگوی نسل جوان تبدیل می‌کند.
هنر اعتراضی، دعوتی است به همبستگی، به تفکر، به اقدام. این هنر، با ترکیب زیبایی و خشم، به ما یادآوری می‌کند که خلاقیت می‌تواند نیرویی برای تغییر باشد. هر دیوارنگاره، هر ترانه، هر فریاد، گامی است به سوی جهانی عادلانه‌تر. و تا زمانی که بغض‌هایمان زنده است، هنر اعتراضی نیز زنده خواهد ماند.



نظرات